به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر، مراسم رونمایی از ۱۰ عنوان فیلمنامه های سید مهدی شجاعی عصر امروز با حضور شجاعی و منوچهر محمدی، سید رضا میرکریمی، رسول صدرعاملی و نصرالله قادری در قالب سومین جشن کتاب خبرگزاری مهر برگزار شد.
در بخشی از این نشست خبرنگار خبرگزاری مهر، سئوالی در مورد فیلمنامه مرگ رویاها که با موضوع زندگی مصطفی چمران نوشته شده با این مضمون مطرح کرد که این فیلمنامه در چه مقطعی و چگونه نوشته شد و چرا هیچ گاه ساخته نشد.
سید مهدی شجاعی در پاسخ به این سئوال عنوان کرد: مرد رویاها حاصل زحمات یک تیم ۸-۷ نفره بود که بر روی زندگی شهید چمران تحقیقات زیادی کردیم و حاصلش این بود که به نکاتی برخوردیم که چهره های متفاوت از عظمت شهید چمران به ما نشان می داد البته همه کسانی که لازم بود در این پژوهش با آنها صحبت شود به طور عمده شهید شده بودند و دست ما از این مورد بسیار بسته بود.
شجاعی ادامه داد: وقتی این کار شروع شد یک قرارداد با تلویزیون برای ساخت آن داشتیم و فکر می کردیم بنیاد شهید چمران هم در این راه به ما کمک می کند. وقتی به بنیاد مراجعه کردیم دیدیم در این بنیاد چیزی جز چند عکس و فایل سخنرانی نیست و باید ما خودمان کمکی هم به آنها بکنیم! به همین خاطر بود که سعی کردیم خودمان تک تک آنها را پیدا کنیم. حاصلش هم سفر مفصلی شد که من و بهزاد بهزاد پور به لبنان انجام دادیم و با مردم بسیاری از روستاهای آن کشور در مورد چمران صحبت کردیم.
شجاعی در ادامه در پاسخ به سئوال مهر در مورد تفاوت چهره ای که از شهید چمران درک کرده با چهره ای که این روزها از این شهید در سینمای ایران به نمایش در می آید اظهار داشت: من البته کار آقای حاتمی کیا را ندیده ام اما می خواهم بگویم که ما ناگزیریم تابع حقیقت باشیم. تاریخ را نمی توان بر اساس اقتضائات امروز نوشت. به هر حال بسیاری از کسانی که با شهید چمران دوستی بسیار نزدیک داشتند امروز به دلایلی محکوم و متهم هستند در حالی که در آن سالها آنها گروهی مسلمان و دوست با چمران بودند.
وی ادامه داد: اتهام عضویت در جبهه ملی که به چمران می زنند ناشی از مظلومیت اوست. اما به هر حال آقای دکتر ابراهیم یزدی با شهید چمران همکاری داشته است و نیز پیوندی که میان بازرگان و یزدی و چمران وجود داشته را نمی شود در روایات مستند از تاریخ نادیده بگیریم.
شجاعی افزود: سعی ما این بود که روایتمان مقید باشد. با این حال به نظر من به خاطر دسته بندی هایی که امروز وجود دارد این فیلمنامه هرگز ساخته نخواهد شد. جالب اینکه برخی ها به من گفته اند آنقدر این فیلمنامه را دوست داریم که نمی سازیمش!
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: آن چیزی که از چمران برای من جذاب بود این است که این آدم نابغه در بالاترین سطح اعتبار خود به همه چیزش پشت پا زد و به سراغ محرومان رفت که این خود اتفاق بزرگی است. این جوهره برای من ارزش داشت و به من برای نوشتن این کار انگیزه می داد و حسی را در او نسبت به من ایجاد می کرد. چمران زمانی به لبنان رفت که مسلمانان و شیعیان در اوج مظلومیت بودند. اما او توانست به همراه امام موسی صدر کاری کند که شیعه در آن کشور به جایگاه امروزی اش برسد.
در ادامه این بحث سید رضا میرکریمی نیز در سخنانی با اشاره به استفاده ابزاری از شهدا در جامعه گفت: من چمران را در نوجوانی شناختم. در ایام ماه رمضان که صدایش از رادیو پخش می شد و همیشه برایم این پارادوکس مطرح بود که چطور صدای چنین انسان عارفی را ضبط می کنند و از رادیو پخش می شود! بعدتر فهمیدم که برادر او متن نوشته های او را خوانده و این صداست که از رادیو پخش می شود و البته آنها فکر می کردند که در حال خدمت کردن به او هستند. همین روزها در موزه ای که بنام چمران است شنیدیم که عملا از او چیزی وجود ندارد و همین مسئله اتفاقا نسبت به وی دافعه ایجاد می کند.
وی در ادامه با اشاره به یکی از آثار مستند خوددرباره شهید چمران گفت: یادم هست بچه هایی که با ما در ساخت این فیلم کار می کردند بسیار بی رغبت بودند. البته ارتباطشان سطحی بود و می گفتند برای چه باید چنین چیزی را بسازیم؟ اما وقتی به تدریج قصه را فهمیدند عاشق چمران شدند به نظرم دلیلش این بود که به شهدا در آن کار نگاه ابزاری نشد.
میرکریمی ادامه داد: تفسیر امروز ما از شهدا به شکلی است که انگار آنها یک طبقه ای از یک جامعه بوده اند که باید شهید می شدند و دیگر افراد جامعه نمی توانند عضو آنها باشد.
این کارگردان سینما همچنین گفت: شهید چمران به نظر من دیر به انقلاب ما رسید یعنی وقتی رسید که دورهایش را زده بود و به حالاتی عرفانی رسیده بود به همین خاطر هر جایی که خطر در آن وجود داشت در آن حضور پیدا می کرد او هیچگاه مردد نبود. در کار وی تردید وارد نمی شد و تردیدش تنها درباره کارهایی بود که نکرده است. والا مسیری که او طی کرده بود از خیلی از آنها که ادعای شور انقلابی دارند جلوتر است.
منوچهر محمدی نیز در این بخش از نشست در سخنانی عنوان کرد: در حین ساخت سریال خاک سرخ بود که فیلمنامه مرد رویاها را خواندم و متوجه غنای آن شدم. همان موقع به اخوی آقای شجاعی هم گفتم که شرایط اجرای این فیلنامه خیلی خاص است چون بخش عمده ای از آن در آمریکا می گذرد و گرفتن آنها سخت است.
وی در ادامه با بیان خاطره ای از آشنا شدنش با یک مهندس ایرانی در آلمان که یکی از ۱۰ فرزند یتیم خانواده ای در نازی آباد تهران بوده که با سرپرستی شهید چمران توانسته تحصیل کند گفت: مدتی است که نگارش فیلمنامه امام موسی صدر هم به پایان رسیده است اما هر کاری می کنیم ساخته نمی شود انگار یادمان رفته اینها ذخایر ملی ما هستند. چمران و امام موسی صدر آنقدر در لبنان محبوبند که حتی مسیحیان نیز به آنها احترامی می گذارند قبل از حضور این دو در لبنان، شیعیان حتی کار دولتی نداشتند و نمی توانستند به دانشگاه بروند. اما آنها توانستند بدون درگیری و با نمایش جلوه رحمانی از دین، شیعیان را به شرایط امروز جامعه برسانند.
در پایان سید مهدی شجاعی نیز در سخنان کوتاهی عنوان کرد: چیزهایی در مورد چمران ناگفته مانده است. مثلا شاید کسی نداند زمانی که قرار بود امام به ایران بیایند و فرودگاهها بسته بود یکی از فعالیت های شهید چمران ساخت یک باند هواپیما بود. خیلی از موضوعات هست که به دلایلی که گفته شد بیان نشده است و به همین خاطر فیلمنامه مرد رویاها هم به انتهایی که مد نظرمان است نرسیده است.
نظر شما